تمرین نوشتاری خود را رشد دهید
شما اغلب می نویسید که نوشتن شرح داده شده به عنوان یک مهارت است. و مهارت توانایی انجام یک کار خوب ، استفاده از تخصص ایجاد شده از طریق تمرین است. مهارت ها معمولاً صرفاً فنی به نظر می رسند ، اما یک مهارت به دانش تخصصی و غالباً سالها آموزش نیاز دارد. با این حال ، این ظرفیت / توانایی استفاده و استفاده از آن دانش مهم است.
ما اغلب فکر می کنیم مهارت فقط برای کار با کارها لازم است - اما اصطلاح مهارت به همان اندازه در زمینه هایی مانند شناختی و بین فردی نیز کاربرد دارد. با این حال ، من اطمینان ندارم که فکر کردن در مورد نوشتن به عنوان یک مهارت بسیار مفید است. بله ، نوشتن نیاز به دانش و تکنیک دارد. اما صحبت کردن در مورد مهارتها در مورد آکادمیک معمولاً به مباحث مربوط به امور منشی می رسد - استفاده صحیح از دستور زبان و نحو به عنوان مثال ، یا امکان ویرایش کارهای شخصی شما. کاهش مهارت های بحث و گفتگو به نوبه خود به راحتی به گفتگو در مورد پشتیبانی درمانی و نظارت بهتر منجر می شود.
هنگامی که من با دکترا جدید در مورد نوشتن صحبت می کنم ، معمولاً از تمرکز روی مهارت ها دوری می کنم و به جای آن درمورد سه ویژگی مهم نوشتن آکادمیک صحبت می کنم ...
1. نوشتن دانشگاهی یک عمل اجتماعی است
وقتی نوشتن محققان از نوشتن به عنوان یک تمرین اجتماعی صحبت می کند ، منظور ما این است که تمام اشکال نوشتاری دانشگاهی ، روابط ، انضباطی ، نهادی و فرهنگی ، هنجارها و قواعد تولید می شود. این کمی لقمه است. اما در اصل ، برای PhDers این بدان معنی است که آنچه شما می نویسید موضوع انتخاب آزاد نیست. دانشگاه ، جایی که شما در آن قرار دارید و رشته شما ، کلیه نوشتن کارهایی را انجام می دهد.
بنابراین بخشی از کار دکتری این است که بدانیم این هنجارها ، قوانین و انتظارات چیست. دانستن ژانرها و کدهایی که نحوه تولید متون دانشگاهی را شکل می دهد بخشی از بسته های دکتری است.
در طول دکترا احتمالاً شما در طیف وسیعی از متون دانشگاهی - پایان نامه ، مقاله های ژورنال ، مقالات همایش ، پوسترهای دانشگاهی ، پست های وبلاگ ، گزارش ها - و همچنین متن های همراه مانند یادداشت های زیستی کار خواهید کرد. شما همچنین سیستم یادداشت و ضبط خود را توسعه داده و ایجاد خواهید کرد. و اینها همه کنوانسیون های خاص خود را دارند که شما باید دنبال کنید.
شما در انتخاب نوشتن البته انتخاب دیگری دارید. ممکن است تصمیم بگیرید که برخی از کنوانسیون های نوشتن آکادمیک را خم کنید - برای مثال ممکن است با طیف وسیعی از فرم های روایت شامل داستان ، عملکرد ، شعر و تصویر ثابت و درگیر درگیر شوید. همه اینها اکنون به عنوان ابزاری برای ارائه بحث دانشگاهی و تحقیقات تجربی مورد استفاده قرار می گیرد ، بنابراین گریز از این نوع متن ها کاملاً عجیب نیست.
2. درک عمیق در مورد نوشتن آکادمیک ، از شما کمک می کند که خوب بنویسید
من در مورد نوشتن به عنوان حرفه ای فکر می کنم که از و با خیال پردازی کار می کند و از طریق دانش های دانش آموز و شیوه های صنعتگری تحقق می یابد. فرهنگ لغت تعریف می کند که یک شخص خبره است کسی که درباره یک موضوع خاص چیزهای زیادی می داند - هنر ، غذا ، شراب - و چه کسی می تواند کیفیت را قضاوت کند و مهارت در آن منطقه خاص
به عنوان یک خبره نوشتن آکادمیک به معنای داشتن درک عمیق و همواره در حال رشد ، انتقادی از ژانرها ، ژانرها ، ابزارها و تکنیک ها ، تاریخچه ها ، مباحث و سنت هاست. یک خبره دانش مربوط به آنچه را که آنها را خوب یا بد نوشتن می دانند ایجاد می کند. آنها می توانند معیارهای مورد استفاده خود را برای تصمیم گیری در مورد خود و دیگران توضیح دهند. یک متخصص نویسندگی می تواند از درک خود برای ارزیابی کار خود ، برای تشخیص مشکلات و تهیه راهکارهایی استفاده کند که به آنها کمک می کند تا «بهتر» بنویسند.
تبدیل شدن به یک خبره از هر نوع نوشتن ، به بسیاری از خواندنهای منظم و تحلیل عمدی آن خواندن متکی است. برای PhDers ، عمق دانش دانش شناس به معنای خواندن مطالب نیست بلکه تحلیل آنچه می خوانید نیز است. دقیقاً مانند سایر زمینه های تحقیق شما ، مانند روشها ، خواندن مطالب در مورد نوشتن مفید است. نوشتن تحقیق زبانی و دسته بندی های تئوریزه شده را ارائه می دهد که از طریق آنها می توانید تحلیل خود را انجام دهید. شما این عادت را ایجاد می کنید که از خود بپرسید که چرا فکر می کنید آنچه می خوانید خوب یا بد است - در مورد متن که تأثیر می گذارد یا ناامید می شود چیست؟
3. عضلات نوشتن از ورزش منظم بهره مند می شوند
اما چرا یک صنعتگر؟ فرهنگ لغت یک صنعتگر را به عنوان کسی که در یک تجارت خاص ماهر است تعریف می کند - آنها با دستی و با ابزار تخصصی می سازند. صنعتگر برخلاف یک متخصص صنایع دستی که عموماً به نوعی از تولید انبوه مشغول فعالیت است ، موارد منحصر به فرد یا محدودی از کالاها را تولید می کند. این روزها تمایز صنعتگر / صنایع دستی با تبلیغات خراب شده است. معمول است که علائم مربوط به نان صنعتگر را مشاهده کنید ، به عنوان مثال ، هنگامی که نان به طور جدی صحبت می شود توسط صنعتگران تولید می شود - ماکت های مخمر هر روز تهیه می شوند بنابراین اگر ترجیح می دهید در مورد نوشتن به عنوان یک کاردستی فکر کنید ، پس از آن بر مشترکات صنعتگر و صنعتگر ، یعنی توسعه فرآیندهای بسیار تصفیه شده و ماهرانه تمرکز کنید.
تبدیل شدن به یک صنعتگر نویسندگی تمرین مداوم را می طلبد. یک صنعتگر نوشتن یک فهرست کارا از استراتژی های تولید و پالایش نوشتن را توسعه می دهد. آنها عضلات نوشتاری خود را ایجاد می کنند و انعطاف پذیری ، سازگاری ، چابکی و استقامت آنها را نشان می دهند. آنها خود را برای تحقیقات طولانی و سفر در زمینه نوشتن پیش رو مجهز می کنند.
برای PhDer ، یادگیری نوشتن به معنای ایجاد روال برای نوشتن یادداشت ها ، خلاصه ها ، مجلات و بخش هایی برای سرپرستان است. این به معنای صرف وقت برای امتحان کردن نوشتن در سبک های مختلف ، صداها و فرم ها است. کار با توضیحات ، نقل قول ها ، با گفتگو به عنوان مثال از آزمایش بهره می برد. آزمایش رویکردهای مختلف درباره حکایات ، یا نوشتن با تئوری ، بدین معنی است که می توانید انتخاب کنید که به نظر می رسد کدام یک از تلاشهای شما به بهترین وجه کار می کند و چرا.
بعضی اوقات ممکن است در ساخت یک تمرین نوشتن به شما کمک کند. شاید دانشگاه ممکن است کلاس هایی را ارائه دهد ، کارگاه های نوشتن بر اساس انواع متن خاص - مقالات ژورنالی و کنفرانس ها را برای مثال. اما برای ایجاد روال و تخصص پایدار بیشتر مورد نیاز است. به طور کلی ، رشد یک تمرین نوشتن بر عهده فرد PhDer است. شما برای دستیابی به تخصص باید برنامه خود را طراحی کنید.
پس این برای شما چه معنی دارد؟
خوب ، اگر سه نکته من را یادداشت کنید - نوشتن به عنوان یک تمرین اجتماعی ، ساختن دانش خبره و یک کارنامه هنری از استراتژی ها - در همان ابتدای دوره دکتری ، پس می دانید که باید به طور منظم وقت بگذارید تا روی نویسندگی خود کار کنید. و همچنین در مورد موضوع مهم شما و با توجه به اینکه آزمون دکترا تولید یک متن متقاعد کننده ، قابل اعتماد و نوشته شده خوب است ، شما همچنین می دانید که این زمان به خوبی سپری خواهد شد.