وقتی از اساتید بزرگتر هستید

توسط پت تامسون
این یک پست مهمان از دکتر نوئل استرن است. نوئل یک تمرین مربیگری و ویرایش را اجرا می کند و در سال 2015 چالش هایی را در نوشتن پایان نامه شما منتشر می کند: مقابله با مبارزات احساسی ، بین فردی و معنوی.

wolfgang-rottmann-thkdeSsE05E-unsplash.jpg

 

مارلین یکی از درخشان ترین و با وجدان ترین دانشجویان دکترا بود که من تاکنون در مربیگری و تمرین ویرایش دانشگاه خود خدمت کرده ام. دانش آموز مسن تر ، پس از بزرگ شدن و خارج شدن سه چهار کودک از وی برای دکترا بازگشت. مارلن شغل تمام وقت را در صورتحساب پزشکی به عهده داشت و جوانترین او هم اکنون در دبیرستان بود ، بنابراین مارلین رویای مادام العمر گرفت - او در یک برنامه دکتری ثبت نام کرد. ما با هم در زمینه پایان نامه او کار می کردیم.

وقتی به تلفن جواب دادم ، به جای اینکه به من خوش آمد بگویم ، مارلن ده دقیقه از حرکت درمی آمد. استاد او تقریباً هر صفحه از مقاله خود را تغییر داده بود و یک یادداشت تک پاره‌ای چهار پاراگراف با سؤالات اضافه کرد. مارلن از طریق تلفن فریاد زد: "من به پلیس دکترا زنگ می زنم!"

فهمیدم چرا مارلین اینقدر ناراحت است. در پنجاه و دو ، او (شجاعانه) وارد مدرسه فارغ التحصیل شد. استاد حداقل پانزده سال جوان تر بود. او در دوره های خود خوب عمل کرده بود ، اما اکنون با پایان نامه ، مارلن را از هر نظر و تقریباً در مورد هر جمله به چالش می کشد.

دانش آموزان مسن در حال افزایش هستند

وضعیت مارلین امری عادی نیست. او مانند بسیاری دیگر از دانش آموزان مسن تر ، یک برنامه آنلاین را برای تأمین شغل تمام وقت و مسئولیت های خانوادگی خود انتخاب کرد. اگرچه با اشتیاق شدید برای کمک به خوانندگان تمایل به کلاس ابتدایی (همانطور که دو فرزند او بودند) ، وی به دلیل شغل و خانواده خود چندین دهه از تحصیلات فارغ التحصیل شده بود.

اکثر داوطلبان دکتری که من به تکمیل مدارک خود کمک می کنم در دهه چهل و پنجاه سالگی هستند و تعداد آنها در اوایل دهه شصت شگفت آور است. آنها غالباً سن خود را عذرخواهی می کنند ، و من استهلاک خودم را نادیده می گیرم و بلافاصله به خاطر روده ، روحیه و رانندگی آنها را تبریک می گویم.

اما آنها کار با اساتید جوان - که می توانند فرزندان و یا حتی نوه های آنها باشند- دشوار است. دانشجویان ممکن است نسبت به انتقادات و توصیه های استادان و مواردی که پیش می آید ، خرابکاری در برنامه ها و پایان نامه های مدرک را تهدید و مقاومت کنند.

چرا همه انتقادات را می گیرم؟

همانطور که به مارلن گفتم ، در کل برنامه دکترا و به خصوص پایان نامه خود ، تجدید نظر کنید. اگر دانشجوی فارغ التحصیل بزرگتر هستید و در یک وضعیت مشابه ، گریه های استادان شما برای تجدید نظر می تواند ناشی از یکی از دو انگیزه اصلی باشد. اولین آنها ممکن است نشانگر کمال گرایی ، کینه ورزی و خردگرایی آنها باشد و به تمایلات کمتر از سلامتی برای اثبات خود و نشان دادن شما که رئیس هستند نشان می دهد. اساتید همچنین ممکن است مصیبت های دکترا را عذاب دهند و بخواهند انتقام بکشند.

انگیزه دوم ممکن است سالم تر باشد. اساتید شما ممکن است تجدید نظر کنند زیرا تواناییهای شما را می شناسند و کار با کیفیتی را برای شما می خواهند و با تأمل برای خودشان. نظرات آنها شخصی نیستند ، و آنها برای دریافت شما نیستند. آنها واقعاً می خواهند به شما کمک کنند و بنابراین شما را تحت فشار قرار می دهند تا بتوانید از پتانسیل خود استفاده کنید. احتمالاً آنها در آینده تحصیلات تکمیلی شما spinoff قابل انتشار (با اذعان به آنها) را می بینند.

از طرف دیگر برنامه دکترا ، مشاور پایان نامه ایالات متحده و جامعه شناس برجسته مایکل Burawoy (2005) با صراحت مشاهده می کند که چگونه او قبلاً از توصیه های خود استفاده می کرد:

من قبلاً کامنتهای مفصلی را می خواندم که برای صفحات پیش می رود و کاملاً بر شما غلبه می کند و حتی شما را فلج می کند. گاهی اوقات هرگز برنمی گردید. شکایت از عقب نشینی شما نسبت به من غیرمسئولانه بود زیرا من گمان می کنم سد معبر من با هدف برقراری اقتدار من ، اعتبار من به عنوان یک جامعه شناس جوان بود - با اندک اندک درباره اینکه چه چیزی می تواند برای شما مفید باشد. (ص 47)

اعتراف Burawoy تحسین برانگیز است. اگر ، اگر شما منتقدی از انتقاداتی مانند او را توصیف کرده اید یا مارلین دریافت کرده است ، هر کاری که می کنید انجام دهید ، مانند یک دانشجوی فارغ التحصیل بی ادب که من شنیده ام رفتار نکنید. بدون قرار ملاقات ، او به دفتر استاد خود خنجر زد ، دست نوشته مشخص شده را که او با تیپ خود سربازان یادداشت چسبناک آماده برای نبرد آماده کرده بود ، ریخت و با هر نکته ای که استاد بیان کرده بود ، استدلال می کرد. نیازی به گفتن نیست ، نامزد تنها انتقام های بی پایان تجدید نظر را به دست آورد.

شما به عنوان یک دانش آموز سالخورده ، مزایایی دارید

با وجود این ، به عنوان یک دانش آموز بزرگتر ، برخی از دارایی های خود را دارید ، پس توجه داشته باشید. تحقیقات تأیید می کند که شما در رسیدن به اهداف دانشگاهی ، خود متکی تر و هدفمند تر در تسلط بر مهارتهای لازم ، بیشتر از دانشجویان جوان ماندگار هستید (Bertone & Green، 2018؛ Deshpande، 2016؛ Dunn، Rakes، & Rakes، 2014؛ Offerman، 2011؛ ​​Spaulding & Rockinson-Szapkiw، 2012).

در اینجا تشویق Offerman (2011) است:

دانشجوی دکتری معاصر پیرتر ، بالغ تر است و تجربیات شغلی دنیای واقعی را به وضعیت یادگیری می بخشد. عضو هیئت علمی مؤثر این موضوع را می فهمد و انتظار دارد که همچنین یاد بگیرد و همچنین تدریس کند ، هر از گاهی به عنوان یک همکار بیشتر از یک ناظر عمل کند . (ص 27)

امیدوارم استادان شما چنین چشم انداز ایده آل را در آغوش بگیرند. اگر این کار را نکنند ، با این وجود می توانید با یادآوری چندین نکته ، از طریق تجربه دکترا با موفقیت حرکت کنید.

آنچه شما می توانید انجام دهید

مقایسه سن و سال را فراموش کنید ("او نیمی از سن من است که قبلاً تحمل کرده است ،  در پنج مجله برتر ، با بیست و سه کمک هزینه منتشر شده است!"). به یاد داشته باشید که چرا شما دانشجوی کارشناسی ارشد هستید و مدرک شما برای شما چه خواهد کرد .
اگر یک دانشجوی آنلاین هستید ، وضعیت شما می تواند یک نعمت باشد - لازم نیست که هفته ای دو یا سه بار به چهره ای غیرقابل تصور خیره شوید (مگر اینکه استاد در کنفرانس های اسکایپ اصرار کند).
با تجربه گسترده در زمینه خود می توانید غرور خود را بلعید و دانش خود را خنثی کنید. ممکن است در مورد جنبه های موضوع خود بیشتر از اساتید خود بدانید ، به خصوص اگر پایان نامه شما مشکلی را در محل کار شما بررسی کند. و ممکن است به برخی از انتقادات آنها توجه کنید. اما به خاطر داشته باشید که آنها احتمالاً می دانند چه چیزی برای پایان نامه شما قابل قبول است.
اگر ، اگر شما ، یک پایان نامه کاربردی برای پیشنهاد راه حل های مربوط به آن مشکل در محل کار خود باشد ، و برخی از انتقادهای اساتید مبتنی بر عدم سوء استفاده از رویه ها است ، اصلاحات خود را که توسط تجربیات شما انجام می شود ، دیپلماتیک کنید به صورت کلامی انجام دهید. ممکن است با آن آشنا نباشد. . . . ولی . . . "(آنها هم سرنوشت دارند!)
پس از برگشتن به مقاله تغییر مسیر خون-قرمز ، جلسه ای ترتیب دهید.
نقص دکترای خود را بپذیرید ، در برابر انتقادات باز باشید و توضیح دهید. همانطور که Offerman (2011) و Cassuto (2013b) می گویند ، مشاوران خوب با دانشجویان خود همکاری می کنند. اگر نمی فهمید ، ادامه دهید.

در مورد نگرانی های دیگر خود نگران نباشید. اساتید شما مشکلات خاص خود را دارند.
بصورت حضوری ، تلفنی یا ایمیل یا متن ، همانطور که در کار روزانه خود انجام می دهید ، حرفه ای عمل کنید. شما احترام استادان را کسب خواهید کرد.
به یاد داشته باشید تجربیات دنیای واقعی خود را در سایر شرایط حساس با همکاران و خانواده و اینکه چگونه معقولانه و خلاقانه حل کرده اید یا به آنها پاسخ داده اید. انتقال و استفاده از توانایی های شما می تواند به شما کمک کند تا از مزایای یک برنامه مدرک پیشرفته و به خصوص پایان نامه استفاده کنید.
با خود با احترام رفتار کنید. شما حق راهنمایی و توضیحات اساتید خود را دارید (پس از همه ، هزینه آن را می پردازید).
اگر احساس می کنید واقعاً می توانید از آن بهره مند شوید (در یک همتای ، یک همکار اخیراً فارغ التحصیل ، یک مربی ، یک سردبیر) از کمکهای خارجی جستجو کنید.
کار را با کوشش و پشتکار انجام دهید و این کار را به خوبی انجام دهید.
ببینید که چگونه این پیشنهادات می توانند برای شما موثر باشند. شما به عنوان یک دانشجوی ارشد ارشد ، شما در یک مسیر آموزشی بسیار چالش برانگیز قرار گرفته اید که سایر افراد نیمی از سن شما اغلب از آن جلوگیری می کنند. (اگر شروع کنند ، غالباً قبل از اتمام پایان نامه ترک می شوند.) بنابراین ، سن خود را با افتخار بپوشید و از تجربیات زندگی خود سپاسگزار باشید. وقتی از اساتید خود پیرتر هستید ، برای تکمیل مدرک دیرینه خود از برخوردهای قبلی ، مهارتهای بین فردی و صبر بی نهایت استفاده کنید.

 

منابع

Bertone، S.، & Green، P. (2018). دانستن دانشجویان تحقیق خود: ابداع مدل های آموزش دکتری برای موفقیت. تحصیلات تکمیلی در آموزش عالی ، 471-498.

Burawoy ، M. (2005). در منطقه پایان نامه مبارزه کنید. جامعه شناس آمریکایی ، 36 (2) ، 43-56.

Cassuto ، L. به یاد داشته باشید ، استاد ، نه خیلی نزدیک. تواریخ آموزش عالی. برگرفته از http://chronicle.com/article/Not-Too-Close/138629/

Deshpande ، A. (2016). بررسی کیفی چالشهای تأثیرگذار بر روی دانشجویان دکتری در یک برنامه دکتری آنلاین. مطالعات آموزش بین المللی ،  9 (6) ، 139-149.

Dunn، KE، Rakes، GC، & Rakes، TA (2014). تأثیر خودتنظیمی آکادمیک ، تفکر انتقادی و سن بر تلاش علمی دانشجویان آنلاین فارغ التحصیلان. آموزش از راه دور ،  35 (1) ، 75-89.

Offerman، M. (2011). مشخصات دانشجو در مقطع دکترا غیرانتفاعی. مسیرهای جدید در آموزش مداوم بزرگسالان ، 129 ، 21-30 .

Spaulding، LS، & Rockinson-Szapkiw، AJ (2012). شنیدن صدای آنها: کاندیداهای داکتر فاکتورها به پشتکار خود نسبت می دهند. مجله بین المللی مطالعات دکتری ، 7 ، 199-219.

عکس توسط ولفگانگ روتمان در Unsplash

 

 

همسالان اولین مقاله خود را بررسی کنید

Patter اکنون بیش از 800 پست دارد. پیدا کردن چیزهایی در اینجا بسیار دشوار است ، حتی وقتی می دانید دنبال چه چیزی می گردید. امیدوارم برخی از پست های سالمندان مفید واقع شوند. من تصمیم گرفتم مجموعه ای از بهترین موارد "بهترین" را که از نظر من بهترین است ، شروع کنم تا مطالبی را که هنوز از آنها سؤال می شود بازیابی کنم.

در سال 2012 ، من سه پست وبلاگ در مورد چگونگی بررسی مقاله ژورنالی نوشتم.

اولین پست در مورد نحوه خواندن مقاله ژورنالی بود که از شما خواسته شده است که آن را مرور کنید . به دنبال چه چیزی هستید و چگونه تصمیم می گیرید چه کاری ممکن است انجام شود؟

من با گفتن این حرف شروع کردم:

قبل از شروع حتی خواندن ، اولین چیزی که باید در مورد آن شفاف شوید ، موضع گیری است که شما باید به عنوان یک بررسی کننده در نظر بگیرید.

پس از اینکه روی «موافقت برای بررسی» کلیک کرده اید و مقاله را در صندوق ورودی خود دارید ، اکنون باید تمام آن بحث ها را در مورد اینکه آیا داوری همسالان نابینا یک چیز خوب یا بد است ، کنار بگذارید یا اینکه آیا این برای ماندن یا ادامه کار اینجاست ، کنار بگذارید. راه بیرون شما مقاله را تهیه کرده اید و باید کار خوبی انجام دهید. نویسنده (ها) بخشی از زندگی خود را صرف نگارش آن کرده است ، آنها به سیستم نقد و بررسی خود اعتقاد داشته اند - این شما هستید - و احتمالاً سوالی در انتشار آن وجود دارد.

کار بررسی این است که تصمیم بگیرد که آیا این مقاله از کیفیت کافی برای چاپ برخوردار است ، و نه آیا این مهمترین تحقیق در زمینه تحقیق است. و شما باید متن را بخوانید ، نه انگار که این مقاله ای است که اگر این تحقیق را انجام داده اید ، بلکه به عنوان تحقیقات و نگارش هایی که انجام شده است ، نوشته اید.

این بررسی به عنوان موضع انتقادی قابل تقدیر ، و نه موضوعی که در آن حاکم است بررسی می شود

من یک فرآیند چهار مرحله ای برای خواندن و دوازده سؤال ارائه کردم که می تواند برای هدایت فرایند خواندن استفاده شود.

پست دوم به بررسی روند قضاوت در مورد آنچه نویسنده باید انجام دهد ، پرداخته است. و این سؤال دشوار را مطرح كرد كه چه چیزی را به ویراستار توصیه كنید. من با بررسی اینكه دلایل ما را مجبور به رد مقاله می كنم ، شروع كردم :

گذشته از موارد واضح - این یک بحث مستدل نیست ، بلکه یک روزنامه نگاری است ، یک وبلاگ است ، برای ژورنال اشتباه ارسال شده است ، ادبی است - در اینجا چند دلیل ممکن برای رد وجود دارد:

(1) این مستقیم از یک فصل پایان نامه است - این یک trawl از ادبیات است ، در مورد روش شناسی و / یا منابع نظری خیلی حرفی برای گفتن دارد ، هیچ استدلالی ندارد و نتیجه گیری ندارد
(2) این یک تحقیق بد است - شکارچیان اشتباه هستند ، تفسیر داده ها تضمین کیفیت خطرناک است، شما می توانید یک کامیون از طریق ادعاهای ساخته شده رانندگی
(3) هیچ تجزیه و تحلیل وجود دارد - آن گزارش آهسته از یک بررسی و یا مجموعه ای از مصاحبه و هیچ چیز دیگری است
(4) آن غیر اخلاقی - افراد ممکن است صدمه اگر این مطلب منتشر شود ، جنس گرایانه / نژادپرستانه ، هوموفیبیک و قادر است
(5) ایده های بسیار زیادی در آن وجود دارد - شما اصلاً نمی توانید از آنچه گفته می شود پیروی کنید ، فضای کافی به هر بخش از استدلال اختصاص نمی یابد ، به نظر نمی رسد که بیت های مختلف به یکدیگر مربوط می شوند
(6) استدلال معنی ندارد - شما اصلاً نمی توانید از آنچه گفته می شود پیروی کنید ، فضای کافی به هر قسمت از استدلال اختصاص ندارد ، به نظر نمی رسد که بیت های مختلف به یکدیگر مربوط می شوند
( 7) قابل توجه نیست - هیچ پاسخی به سؤال "So What" وجود ندارد. یعنی خیلی محلی است ، گفتن چیزهای دیگر بسیار ناچیز است ... این naracisstic و خودسوز است ، و / یا نتیجه گیری همان چیزی است که ما قبلاً می دانیم و تعداد زیادی مقاله دیگر وجود دارد که همین حرفها را می گویند و / یا آن را نمی کند. به نظر می رسد به هیچ وجه چیزهای زیادی نمی گویم.

ما نباید چیزی را رد کنیم زیرا به سبکی که دوست نداریم نوشته شده است یا از کلمات بزرگی استفاده می کند یا با سیاست حزب آن مخالف هستیم. ما می توانیم همه این اعتراض ها را به عنوان استدلال استدلال در پاسخ مطرح كنیم كه در صورت سیاست حزب می تواند برای تشخیص دیدگاههای مختلف نیاز به تجدید نظر داشته باشد.

ما همچنین نباید چیزی را بخاطر اینکه خسته کننده است ، رد کنیم. باز هم ، این برای تجدید نظر است ، مگر اینکه دلایل کسل کننده بودن آن (1) - (7) در بالا باشد.

سپس من به این موضوع پرداختم كه چگونه ممكن است تصمیم بگیریم كه در چه سطح تجدید نظر لازم باشد.

در پست سوم به چگونگی نوشتن بازخورد مفید پرداخته شده است . من پیشنهاد کردم در هنگام نوشتن بازخورد چهار نکته وجود داشته باشد: ( 1) نوع اظهارنظرهایی را که انتظار دارید دریافت کنید بنویسید. (2) برای بازخورد از یک ساختار استفاده کنید که به نویسنده اجازه می دهد از آنچه می گویید پیروی کند. (3) واضح باشید و (4) به آنها نگویید که تمام کارهای خود را بخوانند - مگر اینکه واقعاً شخصیت اصلی این زمینه باشید.

این چیزی است که من در مورد بازخورد ساختار یافته گفتم.

به یاد داشته باشید که نویسنده اکنون می داند که آنها باید کارهای بیشتری انجام دهند ، بنابراین آنها با قلب غرق می خوانند. بنابراین شما باید خاص و مهربان باشید.

من عموماً سه چهارم تا یک صفحه را هدف قرار می دهم ، مگر اینکه این امر بدون تغییر باشد - این معمولاً فقط یک پاراگراف یا دو جمله است که فکر می کنم در مورد مقاله عالی است.

من یک فرمول کمی دارم که برای بررسی از آن استفاده می کنم. بنابراین در اینجا کارهایی که انجام می دهم وجود دارد - این تنها راه برای نوشتن بازخورد البته نیست ، اما این یکی روش برای نزدیک شدن به کار است.

(1) دو یا چهار جمله بنویسید که خلاصه آنچه در مورد مقاله است. بنابراین چیزی شبیه به… این مقاله به… می پردازد و شواهدی ارائه می دهد که…. نویسنده استدلال می کند که ... این به نویسنده فرصتی می دهد تا ببیند آیا شما آنچه را که می خواستند بگویند را درک کرده اید یا نه. اگر آن را نگرفتید ، آنها می توانند در نظر بگیرند که چگونه ممکن است این سوء تفاهم را تولید کرده باشند.

(2) اگر واقعاً از خواندن مقاله لذت برده اید ، قبل از شروع نگرانی ها ، اینگونه بگویید.

(3) در مورد مشارکت چیزی بنویسید ، همانطور که در ... این مقاله به وضوح مشارکت می کند / این پتانسیل را دارد که به آنچه ما در مورد آن می شناسیم اضافه کند / یا علاوه بر این باعث افزایش چشمگیر خواهد شد ... این ممکن است به مواردی مانند ... مرتبط باشد اما نیاز دارد برای دستیابی به این هدف یا تحقق پتانسیل های خود ، کار دیگری لازم است ، برای دستیابی به این هدف نیاز به بازنگری دارد.

(4) سپس ، اگر تجدید نظرهای پیشنهادی وجود دارد ، بگویید که آنها عمده یا جزئی هستند و تعداد آنها وجود دارد ، مانند موارد زیر: من دو پیشنهاد برای تجدید نظرهای اساسی و یک نکته جزئی دیگر دارم ... یا من بعضی از موضوعات را ارائه می دهم که نویسنده / لازم است در بخش روش شناختی و توصیه ای برای برخی از بازسازی یافته ها در نظر گرفته شود ...

(5) سپس براساس خواندن مقاله ، تغییراتی را که فکر می کنید ضروری هستند ، بیان کنید. سعی کنید روی چیزهایی که اساسی ترین هستند تمرکز کنید.

شما فقط می توانید مسئله (ها) را مشخص کنید و پیشنهاد می کنید که نویسنده / ها باید راهی برای حل آن / آنها پیدا کنند. ممکن است یک یا دو پیشنهاد را ارائه دهید. یا ممکن است شما چیزی کاملاً مشخص را در ذهن داشته باشید. هر یک از این موارد خوب است ، اگرچه فقط تشریح مسئله می تواند برای نویسنده / ها هنگام تجدید نظر در مورد آنها کمی ترسناک باشد. هرچه باشد ، فقط باید در مورد کدامیک از این موارد انجام دهید.

اگر مطالبی راجع به نویسنده وجود دارد که به آنها مراجعه کنید ، آنها را به آنها مراجعه کنید ، فقط نگویید ادبیاتی وجود دارد که باید درباره آنها بدانید

اگر شما اصلاحات بزرگی را پیشنهاد می کنید ، احتمالاً نکته ای در تشریح بیست و پنج کار خاص برای نویسنده وجود ندارد. این بیت های بزرگ است که مهمترین نویسنده برای درک آنهاست. جزئیات بسیار زیادی وجود دارد و کاملاً گیج خواهند شد / سرنگون می شوند. و اگر این تجدید نظر در اصلاحات اساسی باشد ، نگاه دیگری به مقاله می کنید ، در این زمان می توانید چیزهای کوچکی را که هنوز نیاز به تفکیک دارند انتخاب کنید.

سرانجام ، به صورت دقیق لیست مشکلات گرامری ، اثبات و ارجاع را ذکر کنید.

(6) با تشویق نتیجه گیری کنید. این ممکن است شامل تکرار سهم بالقوه و اهمیت / ارزش نویسنده / نویسندگان برای ادامه کار روی این قطعه باشد.

ممکن است بخواهید این پست ها را به طور کامل پیگیری کنید.

 

عکس توسط DAVIDSONLUNA در Unsplash

 

 

نوشتن پایان نامه از وسط

این یک پست مهمان از دکتر میلینا پوپووا ، محقق و فعال سرکش است. آنها شهریه دانشگاهی یک به یک را ارائه می دهند و به عنوانelmyra صدای جیر جیر می کنند.

martino-pietropoli-klK7vQT26_0-unsplash.jpg

با شروع سال دوم دکترا ، یکی از سرپرستان من به طور اتفاقی به من گفت ، "اوه ، شما احتمالاً باید امسال قصد داشته باشید که بررسی ادبیات خود را بنویسید." این برای سرپرستان معمول است که بررسی ادبیات را پیشنهاد دهند. اولین فصل پایان نامه برای دیدن نور روز. و در بسیاری از موارد ، این حس بسیار زیادی خواهد داشت: شما یک تکه بزرگ از سال اول خود را صرف خواندن و آشنایی با وضعیت رشته خود کرده اید. پرش از خواندن به نوشتن می تواند بسیار دلهره آور باشد ، و بررسی ادبیات ممکن است در آن مرحله در منطقه راحتی شما باشد. و بسته به طراحی تحقیق شما ، احتمالاً در سال دوم خود در جمع آوری داده ها عمیق هستید و بنابراین هنوز چیزی برای نوشتن آنها ندارید. بنابراین به این منظور که شما را برای نوشتن * چیزی * (که یک ایده عالی است!) ،

اگر این کار برای شما مفید باشد ، عالی است ، اما من اینجا هستم که به شما بگویم بیش از یک راه برای نوشتن دکترا وجود دارد ، بنابراین اگر رویکرد "بررسی اول" برای شما مؤثر نباشد ، دیگران نیز هستند. علی رغم تلاش های ناظران ، من پایان نامه خود را از داخل و خارج نوشتم.

شخصاً ، من سعی می کنم از تئوری پایین کار کنم ، بنابراین می دانستم که هر بررسی روشن که در سال 2 نوشتم ، مجبور می شود خیلی سریع از ابتدا بازنویسی شود ، هنگامی که می دانستم داده های من واقعاً چه می گویند. مقدار مشخصی از ویرایش و بازنویسی در دوره دکتری امری اجتناب ناپذیر است ، زیرا ایده های شما توسعه می یابد و آنچه را که می خواهید با گذشت زمان بیان کنید انجام می دهید (و یک فصل در تز من وجود دارد که من آن را سه بار بازنویسی کردم) اما برخی از کارها دوباره است. قابل اجتناب است اگر مانند من ترجیح می دهید از داده ها به بالا کار کنید ، نوشتن پایان نامه خود از درون ممکن است رویکرد شما باشد.

منظور من از نوشتن پایان نامه از داخل به معنای اول نوشتن فصل های داده است. برای من ، این سه مطالعه موردی بودند که هسته اصلی تحقیقات من را تشکیل می دادند. پس از اتمام کم و بیش این فصل ها ، من فصل سوم بررسی و بحث ادبیات را در کنار هم در سال سوم خودم نوشتم ، و در پایان نتیجه گیری و معرفی آن. این رویکرد چند مزیت دارد. برای من ، فصل های داده بسیار مشخص تر بودند ، و با نوشتن آنها ابتدا معنی داشتم که می دانستم داده چیست و چه می گوید. سپس بنیانگذاری این تئوری را به من داد. نوشتن اطلاعات در مورد من در اوایل همچنین به این معنی بود که من درک بهتری از آن پیدا کردم ، زیرا روند نوشتن به یک روند فرایند تحلیل تبدیل شد. این رویکرد همچنین مرا مجبور به برنامه ریزی و انجام جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های خود به روشی کرد که به من اجازه دهد از اوایل شروع به نوشتن اطلاعات کنم. من توانستم مجموعه داده ها را به سه مرحله جداگانه (یکی برای هر یک از داده های داده) تقسیم کنم و کارهای مختلفی را برای هر یک از قطعات به صورت موازی انجام دهم.

هنگامی که من از فصل داده ها گذشته بودم ، چیزی که برایم مهم و مفید بود نوشتن بررسی روشن (سرانجام!) و فصل بحث کنار هم بود. این به من این امکان را می دهد تا اطمینان حاصل کنم که هر چیزی که در فصل بحث به آنها اعتماد می کردم ، در بررسی ادبیات به اندازه کافی پوشیده شده است. کمی شبیه اسلحه چخوف است: اگر می خواهید در قانون 4 شخصی را با آن شلیک کنید ، بهتر است در قانون 1. در قسمت 1 باشد. لایه نهایی این نوشتار درونی نتیجه گیری و معرفی بود ، که من نیز کم و بیش در کنار هم نوشت ، اما در واقع ، مقدمه گذشته بود زیرا این همان نقشی بود که می دانستم چه چیزی را معرفی می کنم.

رویکرد درونی برای همه کارساز نخواهد بود. شاید کار ساده تر از تئوری پایین را از داده های بالا کار کنید ، یا جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های شما ممکن است به شکلی ساختار یافته باشد که به شما امکان ندهد هرگونه نوشتن اولیه در مورد داده های خود را انجام دهید. نکته مهم در اینجا این است که برای آزمایش (هر دو به عنوان یک محقق دکتری و یک استاد راهنما) آماده باشید ، زیرا این تنها راهی است که شما می توانید برای انجام کارهایی که برای شما مفید است ، عملی کنید. من تا امروز اکثر روشهای تحقیق خود را از رویکرد درونی استفاده می کنم و متوجه نمی شوم که اگر سرپرستان من به من اعتماد نمی کردند وقتی گفتند: "ام ، فکر می کنم من واقعاً می خواهم چیز دیگری بنویسم. "

رویکرد میلنا همان روشی است که اغلب به دکترا نیز توصیه می کنم. من کاملاً موافقم که این کمک می کند تا قبل از ساختن استدلال و متن خود ، در مورد آنچه می خواهید در مورد خود بنویسید ، نتایج خود را بدانید. 

 

خطر خزش ویژگی های تحقیقاتی

من به تازگی در حال خواندن کتابچه راهنمای طراحی - نپرسید - و اصطلاح خزش را پیدا کردم. طراحان خزش ویژگی را "گسترش مداوم یا اضافه کردن ویژگیهای جدید" تعریف می کنند. و این خزش ویژگی یک مشکل است. اصطلاح ویژگی خزش اغلب در توسعه نرم افزار بکار می رود که در ادامه اضافه کردن توابع جدید باعث می شود برنامه کاربردی دست و پا گیر یا غیرقابل استفاده باشد.

خزش ویژگی باعث می شود هزینه های خارج از کنترل مارپیچ شود. برنامه هاي تلويزيوني كه نوسازي خانه را تأييد مي كنند به شدت به خزنده هاي برجسته خود متكي هستند - اوه ، آنها تصميم گرفتند در آخرين لحظه آسترهاي طلايي را به آن اضافه كنند ، به اين معني كه هيچ پولي براي بام ندارند و زمستان در راه است. وای نه. آیا آنها این کار را می کنند؟

خزش ویژگی چیز جدیدی نیست. سابقه طولانی دارد. کشتی جنگی سوئد قرن هفدهم ، Vasa ، به دلیل خزش ویژگی ، یک مایل را به سفر دوشیزه خود فرو برد. در طول ساخت آن تعداد زیادی اسلحه ، عرشه و حک شده اضافه شده است. ( واسا تزئین شده و سنگین و سنگین واسا اکنون دارای موزه بسیار خاص خود در استکهلم است. ناامید کننده به آن موزه Feature Creep گفته نمی شود. حال تصور کنید که یک موزه خزنده چه ویژگی هایی را شامل می شود. نرم افزار دانشگاه را از هر کسی نادیده گرفت؟)

در حال حاضر من مطمئن هستم که می توانید ببینید که چگونه اصطلاح خزنده ممکن است در تحقیقات دانشگاهی مرتبط باشد.

خلوص ویژگی در تحقیقات زمانی است که شما به برنامه اولیه خود به روشهایی اضافه می شوید که کل شرکت را به خطر بیندازید ، وقتی انجام کارهای بیشتر به معنای این است که در ماندن در دریا مشکل دارید خزیدن ویژگی یک خطر خاص برای افرادی است که تحقیقات محدود و یا محدود در بودجه انجام می دهند - و یا هر دو - زیرا افزودن این ممکن است بدان معنی باشد که شما فقط نمی توانید کار را انجام دهید.

فکر می کنید فقط با چند خبرچین مصاحبه اضافی اضافه خواهید کرد؟
چرا دور دیگری از نظرسنجی انجام نمی شود؟
این ضرری ندارد که فقط کمی تاریخ را بخرید؟
چرا اکنون داده های اضافی تولید نمی شود زیرا ممکن است در آینده مفید باشد؟
بله ، نگاه به وب سایت و رسانه های اجتماعی در طرح اصلی نبوده اما جالب است که ما فقط به زمان نیاز داریم تا به آن نگاه کنیم.
کدامیک از اینها ویژگی های خزش هستند؟ چه زمانی این ویژگی ها خزش دارند؟

خوب ، آنها سؤالاتی آسان برای پاسخ دادن نیستند. بیایید با تصدیق این نکته که خطرات جدی در افزودن هر چه بیشتر به تحقیقات شما وجود دارد ، شروع کنیم. و با عصبانیت ، عدم افزودن خطرات را در پی دارد.

از آنجا که هیچ پروژه تحقیقاتی کاملاً جامع نیست ، همیشه امکان انجام کارهای بیشتری از آنچه که در ابتدا برنامه ریزی شده بودیم وجود دارد. وقتی متوجه می شویم که با افزودن بیشتر روبرو هستیم ، باید خودمان را محکم در دست بگیریم و بپرسیم که آیا واقعاً به داده معادل تعداد اسلحه های بیشتر روی عرشه نیاز داریم تا به سؤال تحقیق خود پاسخ دهیم. آیا می توانیم وقت اضافه کردن داده ها را داشته باشیم - نه تنها زمان تولید بلکه تجزیه و تحلیل چیزهای کاملاً جدید؟ آیا اضافه کردن این بیت اضافی به این معنی است که ما باید بیشتر اضافه کنیم - معادل اسلحه ها به اپراتورهایشان به غرفه های حک شده احتیاج دارند؟

و اگر فکر می کنید این وضعیت اتفاق نیفتد ، خوب ... من دیده ام که بیش از یک محقق دکترا فقط به این دلیل که می توانند داده های بیشتری را اضافه کنند. جالب به نظر می رسید شاید حتی مفید باشد. اما در پایان آنها خود را با چیزهایی پیدا کردند که نتوانستند آن ها را تجزیه و تحلیل کنند یا شامل شوند - و آنها نیز به سختی نزدیک به مهلت مطلق خود بودند. در حالی که تحقیقات آنها معادل غرق شدن واسا نبود ، یک مورد نزدیک بود.

اما خطرات عدم اضافه شدن نیز وجود دارد. از آنجا که ما نمی دانیم در طول تحقیق خود چه چیزی را می خواهیم ببینیم و می شنویم ، به مواردی می رسیم که پیش بینی نمی کردیم. برخی از این موارد از آنجا که مورد توجه بالقوه قرار گرفته اند شروع می شوند و وقتی آنها را دنبال می کنیم ، واقعاً مهم هستند. ما فقط نمی توانیم همه وقایع مهم ، اسناد ، مناسبت ها ، گروه ها ، پدیده هایی را که ممکن است پیدا کنیم پیش بینی کنیم. و هنگامی که با چیزی از اهمیت ممکن روبرو می شویم ، پس باید تصمیم بگیریم که آیا این خطر را بر عهده می گیرد یا پیگیری می کند - یا نه. آیا این فقط یک تزئینات تحقیق است - مانند حکاکی های اضافی و عرشه های تزئینی - یا آیا این در واقع چیزی است که می تواند تحقیقات را به سمت بهتر تغییر دهد؟

و اگر فکر می کنید این وضعیت رخ نمی دهد ، مطمئناً چنین خواهد بود. زیاد. و از این گذشته ، به همین دلیل ما تحقیق می کنیم. امیدواریم غیر منتظره را پیدا کنیم. ما امیدواریم که بر سر چیزی که برای ما جدید است ، بیفتیم. چیزی که به ما کمک می کند موقعیتی را که تحقیق می کنیم درک کنیم. من مطمئناً محققان دکترا را می شناسم که در کار خود به جایی رسیده اند که مجبور شده اند تصمیم بگیرند که آیا از یک خط بالقوه جالب از تولید داده پیروی می کنند یا نه. در اکثر موارد ، افزودن یا تغییر جهت آن پرداخت می شود.

این نوع افزودن مفید - یا دنبال کردن بینی شما ، رفتن به جایی که داده ها شما را هدایت می کند - واقعاً با خزش ویژگی نیست. این ممکن است در ابتدا شبیه به خزش ویژگی باشد. شما نمی دانید که آیا این کار اضافی به هر کجا منتهی می شود یا خیر. بنابراین لازم است تا قبل از تسلیم شدن ، مشخص کنید که چه مدت می خواهید آن را بدهید.

سوالی که در این مرحله باید پرسید این است که آیا شما به دنبال خزش ویژگی هستید یا نه.

و تصمیم گیری در مورد موقعیتی که می خواهید وسوسه های زیر را دنبال کنید ، وسوسه های اضافی را کنار بگذارید یا اینکه با آن بروید ، مشکل است. جواب ممکن است فوراً آشکار نباشد. هرچه ممکن است دردناک باشد ، مواردی برای تحقیق وجود دارد که شما باید بگویید من به برنامه خود پایبند هستم و می توانم کارهای بیشتری را انجام دهم = این برای دفعه بعد است. و پاسخ به سؤال در مورد خزش ویژگی خطرناک ، موضوعی است که محققان دکترا واقعاً باید با سرپرستان بحث کنند.

 

 

تمرین نوشتاری خود را رشد دهید

شما اغلب می نویسید که نوشتن شرح داده شده به عنوان یک مهارت است. و مهارت توانایی انجام یک کار خوب ، استفاده از تخصص ایجاد شده از طریق تمرین است. مهارت ها معمولاً صرفاً فنی به نظر می رسند ، اما یک مهارت به دانش تخصصی و غالباً سالها آموزش نیاز دارد. با این حال ، این ظرفیت / توانایی استفاده و استفاده از آن دانش مهم است.

ما اغلب فکر می کنیم مهارت فقط برای کار با کارها لازم است - اما اصطلاح مهارت به همان اندازه در زمینه هایی مانند شناختی و بین فردی نیز کاربرد دارد. با این حال ، من اطمینان ندارم که فکر کردن در مورد نوشتن به عنوان یک مهارت بسیار مفید است. بله ، نوشتن نیاز به دانش و تکنیک دارد. اما صحبت کردن در مورد مهارتها در مورد آکادمیک معمولاً به مباحث مربوط به امور منشی می رسد - استفاده صحیح از دستور زبان و نحو به عنوان مثال ، یا امکان ویرایش کارهای شخصی شما. کاهش مهارت های بحث و گفتگو به نوبه خود به راحتی به گفتگو در مورد پشتیبانی درمانی و نظارت بهتر منجر می شود.

هنگامی که من با دکترا جدید در مورد نوشتن صحبت می کنم ، معمولاً از تمرکز روی مهارت ها دوری می کنم و به جای آن درمورد سه ویژگی مهم نوشتن آکادمیک صحبت می کنم ...

1. نوشتن دانشگاهی یک عمل اجتماعی است

وقتی نوشتن محققان از نوشتن به عنوان یک تمرین اجتماعی صحبت می کند ، منظور ما این است که تمام اشکال نوشتاری دانشگاهی ، روابط ، انضباطی ، نهادی و فرهنگی ، هنجارها و قواعد تولید می شود. این کمی لقمه است. اما در اصل ، برای PhDers این بدان معنی است که آنچه شما می نویسید موضوع انتخاب آزاد نیست. دانشگاه ، جایی که شما در آن قرار دارید و رشته شما ، کلیه نوشتن کارهایی را انجام می دهد.

بنابراین بخشی از کار دکتری این است که بدانیم این هنجارها ، قوانین و انتظارات چیست. دانستن ژانرها و کدهایی که نحوه تولید متون دانشگاهی را شکل می دهد بخشی از بسته های دکتری است.

در طول دکترا احتمالاً شما در طیف وسیعی از متون دانشگاهی - پایان نامه ، مقاله های ژورنال ، مقالات همایش ، پوسترهای دانشگاهی ، پست های وبلاگ ، گزارش ها - و همچنین متن های همراه مانند یادداشت های زیستی کار خواهید کرد. شما همچنین سیستم یادداشت و ضبط خود را توسعه داده و ایجاد خواهید کرد. و اینها همه کنوانسیون های خاص خود را دارند که شما باید دنبال کنید.

شما در انتخاب نوشتن البته انتخاب دیگری دارید. ممکن است تصمیم بگیرید که برخی از کنوانسیون های نوشتن آکادمیک را خم کنید - برای مثال ممکن است با طیف وسیعی از فرم های روایت شامل داستان ، عملکرد ، شعر و تصویر ثابت و درگیر درگیر شوید. همه اینها اکنون به عنوان ابزاری برای ارائه بحث دانشگاهی و تحقیقات تجربی مورد استفاده قرار می گیرد ، بنابراین گریز از این نوع متن ها کاملاً عجیب نیست.

2. درک عمیق در مورد نوشتن آکادمیک ، از شما کمک می کند که خوب بنویسید

من در مورد نوشتن به عنوان حرفه ای فکر می کنم که از و با خیال پردازی کار می کند و از طریق دانش های دانش آموز و شیوه های صنعتگری تحقق می یابد. فرهنگ لغت تعریف می کند که یک شخص خبره است کسی که درباره یک موضوع خاص چیزهای زیادی می داند - هنر ، غذا ، شراب - و چه کسی می تواند کیفیت را قضاوت کند و مهارت در آن منطقه خاص

به عنوان یک خبره نوشتن آکادمیک به معنای داشتن درک عمیق و همواره در حال رشد ، انتقادی از ژانرها ، ژانرها ، ابزارها و تکنیک ها ، تاریخچه ها ، مباحث و سنت هاست. یک خبره دانش مربوط به آنچه را که آنها را خوب یا بد نوشتن می دانند ایجاد می کند. آنها می توانند معیارهای مورد استفاده خود را برای تصمیم گیری در مورد خود و دیگران توضیح دهند. یک متخصص نویسندگی می تواند از درک خود برای ارزیابی کار خود ، برای تشخیص مشکلات و تهیه راهکارهایی استفاده کند که به آنها کمک می کند تا «بهتر» بنویسند.

تبدیل شدن به یک خبره از هر نوع نوشتن ، به بسیاری از خواندنهای منظم و تحلیل عمدی آن خواندن متکی است. برای PhDers ، عمق دانش دانش شناس به معنای خواندن مطالب نیست بلکه تحلیل آنچه می خوانید نیز است. دقیقاً مانند سایر زمینه های تحقیق شما ، مانند روشها ، خواندن مطالب در مورد نوشتن مفید است. نوشتن تحقیق زبانی و دسته بندی های تئوریزه شده را ارائه می دهد که از طریق آنها می توانید تحلیل خود را انجام دهید. شما این عادت را ایجاد می کنید که از خود بپرسید که چرا فکر می کنید آنچه می خوانید خوب یا بد است - در مورد متن که تأثیر می گذارد یا ناامید می شود چیست؟

3. عضلات نوشتن از ورزش منظم بهره مند می شوند

اما چرا یک صنعتگر؟ فرهنگ لغت یک صنعتگر را به عنوان کسی که در یک تجارت خاص ماهر است تعریف می کند - آنها با دستی و با ابزار تخصصی می سازند. صنعتگر برخلاف یک متخصص صنایع دستی که عموماً به نوعی از تولید انبوه مشغول فعالیت است ، موارد منحصر به فرد یا محدودی از کالاها را تولید می کند. این روزها تمایز صنعتگر / صنایع دستی با تبلیغات خراب شده است. معمول است که علائم مربوط به نان صنعتگر را مشاهده کنید ، به عنوان مثال ، هنگامی که نان به طور جدی صحبت می شود توسط صنعتگران تولید می شود - ماکت های مخمر هر روز تهیه می شوند بنابراین اگر ترجیح می دهید در مورد نوشتن به عنوان یک کاردستی فکر کنید ، پس از آن بر مشترکات صنعتگر و صنعتگر ، یعنی توسعه فرآیندهای بسیار تصفیه شده و ماهرانه تمرکز کنید.

تبدیل شدن به یک صنعتگر نویسندگی تمرین مداوم را می طلبد. یک صنعتگر نوشتن یک فهرست کارا از استراتژی های تولید و پالایش نوشتن را توسعه می دهد. آنها عضلات نوشتاری خود را ایجاد می کنند و انعطاف پذیری ، سازگاری ، چابکی و استقامت آنها را نشان می دهند. آنها خود را برای تحقیقات طولانی و سفر در زمینه نوشتن پیش رو مجهز می کنند.

برای PhDer ، یادگیری نوشتن به معنای ایجاد روال برای نوشتن یادداشت ها ، خلاصه ها ، مجلات و بخش هایی برای سرپرستان است. این به معنای صرف وقت برای امتحان کردن نوشتن در سبک های مختلف ، صداها و فرم ها است. کار با توضیحات ، نقل قول ها ، با گفتگو به عنوان مثال از آزمایش بهره می برد. آزمایش رویکردهای مختلف درباره حکایات ، یا نوشتن با تئوری ، بدین معنی است که می توانید انتخاب کنید که به نظر می رسد کدام یک از تلاشهای شما به بهترین وجه کار می کند و چرا.

بعضی اوقات ممکن است در ساخت یک تمرین نوشتن به شما کمک کند. شاید دانشگاه ممکن است کلاس هایی را ارائه دهد ، کارگاه های نوشتن بر اساس انواع متن خاص - مقالات ژورنالی و کنفرانس ها را برای مثال. اما برای ایجاد روال و تخصص پایدار بیشتر مورد نیاز است. به طور کلی ، رشد یک تمرین نوشتن بر عهده فرد PhDer است. شما برای دستیابی به تخصص باید برنامه خود را طراحی کنید.

پس این برای شما چه معنی دارد؟

خوب ، اگر سه نکته من را یادداشت کنید - نوشتن به عنوان یک تمرین اجتماعی ، ساختن دانش خبره و یک کارنامه هنری از استراتژی ها - در همان ابتدای دوره دکتری ، پس می دانید که باید به طور منظم وقت بگذارید تا روی نویسندگی خود کار کنید. و همچنین در مورد موضوع مهم شما و با توجه به اینکه آزمون دکترا تولید یک متن متقاعد کننده ، قابل اعتماد و نوشته شده خوب است ، شما همچنین می دانید که این زمان به خوبی سپری خواهد شد.

 

رویکرد یک برنامه ریز به پیش نویس اول

نوشتن پیش نویس. . کلمه "نوشتن" نشان می دهد که همه آنچه شما باید انجام دهید این است که بنشینید و تایپ کنید و یا خط بکشید. و ببین و متنی متولد می شود.

اما مسیرهای مختلفی برای نوشتن پیش نویس وجود دارد. بعضی از آنها نسبت به سایرین آزادتر هستند. همانطور که هلن شمشیر نشان می دهد ، نویسندگان دانشگاهی عموماً برنامه ریز هستند یا نویسندگان آزاد. و اگر شما یک برنامه ریز هستید ، نوشتن یک پیش نویس اغلب به اندازه مونتاژ و رقص رقص در مقایسه با کار با قلم و کاغذ یا صفحه کلید و صفحه نمایش است.

برای برنامه ریزان ، "نوشتن پیش نویس" صرفاً در تولید متن نیست. البته این ضروری است و شما بدون همه کلمات نمی توانید انجام دهید. اما برنامه ریزان کار واقعی تهیه پیش نویس را " گرفتن موارد مناسب به ترتیب مناسب" می دانند . 

این عبارت - گرفتن موارد مناسب به ترتیب مناسب - برای برنامه ریز مهم است.

برنامه ریزان دوست دارند اطمینان حاصل کنند که آنچه در نهایت در صفحه قرار دارد تقریباً شکل متن نهایی است. هیچ یک از این هزاران کلمه بیش از حد لازم نیست که سازماندهی شوند. برنامه ریزان دوست دارند با یک بودجه کلمه بنویسند. برنامه ریزان باید اطمینان حاصل کنند که حرکت در کاغذ معقول است و برای درست کردن پرونده آنها کافی است. برنامه ریزان باید ببینند که آنها نیازی به جابجایی صفحات عظیم متن در جایی دیگر ندارند. یا اینکه از شر بیت های غول پیکر خلاص شوید. یا بروید و منابع بیشتری پیدا کنید یا داده های بیشتری اضافه کنید. 

بنابراین برای یک برنامه ریز ، نوشتن متن پیش نویس ، متن آماده ای برای پالایش ، معمولاً شامل چندین مرحله است. برخی از این مراحل ممکن است با هم ترکیب شوند. اما اینها فعالیتهای خاصی هستند.

من یک برنامه ریز هستم ، فقط در مورد اینکه حدس نمی زنید. من معمولاً نوشتن پیش نویس را در این پنج مرحله تنظیم می کنم:

آنچه را که قرار است در مورد متن ارائه شود - کارآیی ایده بزرگ را بررسی کنید
بیشتر متون دانشگاهی ، خواه مقاله ژورنالی ، فصل یک پایان نامه یا کتاب ، مقاله تخصصی یا حتی یک پست وبلاگ ، ایده بزرگی دارند. بسیاری از مقالات ژورنال و کتاب و فصل رد می شوند زیرا آنها ایده بزرگی ندارند یا به دلیل اینکه سعی می کنند بیش از یک ایده بزرگ را در یک مقاله جای دهند.

در اینجا برخی از استراتژی هایی که ممکن است سعی کنید ایده بزرگ خود را پیدا کنید ، آورده شده است.

نوشتن رایگان ، به ویژه حلقه
نوشتن تکه هایی در مورد بخشهایی از مطالب که به نظر می رسد هم مهم هستند و هم بخشی از تصویر. پس از نوشتن این مطالب ، می توانید در مورد آنچه مشترک است یا آنچه همه آنها را در کنار هم قرار می دهد ، فکر کنید - این ایده عموماً بزرگ است. 
نوشتن نوشتن مطالب نیز مفید است - به مقاله وندی بلچر در نوشتن مقاله ژورنال خود در مدت 12 هفته ، یا پاتریشیا گودسون تبدیل شدن به یک نویسنده دانشگاهی مراجعه کنید.
2. استدلال یا روایت را مرتب کنید.

این گامی است که باید در مورد ایده بزرگ فکر کنید. شما اول از همه درباره ایده بزرگ به عنوان سهمی که می خواهید در آن بنویسید می نویسید. شما سپس چگونگی مرحله بندی این سهم را تشخیص می دهید. چه حرکاتی را باید انجام دهید. این که آیا به متن خود به عنوان یک گزارش ، روایت یا استدلال فکر می کنید (و بسیاری از نوشته های دانشگاهی یک استدلال است) ، باید نحوه ارائه آن - یا رقص رقصنده - را روشن کنید. 

در اینجاست که این دو استراتژی بعدی می توانند بسیار مفید باشند.

نوشتن عنوان می تواند به شما کمک کند تا سنگفرش کنید ، ایده بزرگ را به چیزی کوتاه ، تند و زننده تبدیل کنید.
به متن کوچک بروید . نوشتن کوچک به شما امکان می دهد تا ترکیب حرکات اصلی مورد نیاز خود را انجام دهید. مطمئناً اکنون می توانید یک طرح کلی ایجاد کنید ، اما مشکل اینجاست که کلیه مطالب به جای ساختن استدلال / روایت ، محتوا را نامگذاری می کنند. کار بر روی مینی مینی از متن به دست آمده راهی اقتصادی برای آزمایش گزینه های مختلف است. و ترتیب مطالب. 
3 . مواد - مواد اولیه - را مرتب کنید . 

مهم است که از آماده سازی نوشتاری ، مکان نامناسب خود غافل نشوید . اگر آنچه را که لازم دارید پیش بینی می کنید ، با خاموش کردن جستجو ، قطار تفکر / نوشتن خود را بیش از حد قطع نکنید. 

جمع آوری مطالب به معنای جمع کردن برگه های پخش شده ، تکه های نوشتاری ، نقشه های ذهن ، مواردی است که شما به آنها مراجعه می کنید (شاید به عنوان کتابخانه های فرعی در نرم افزار کتابشناختی شما و تکه های چیزهای روی زمین) ، تجزیه و تحلیل داده ها ، یادداشت ها ، تصاویر و غیره بر. روزی ممکن است این موارد را به صورت مادی ، در یک پوشه یا صندوق پرونده جمع کرده باشید. این روزها شما به احتمال زیاد از نرم افزارهایی مانند Scrivener یا یک پوشه دیجیتال دسک تاپ ساده برای انجام همان کارهای کامپایل استفاده می کنید. من هنوز هم می بینم که برخی از کتاب ها در پشته ام هستم ، اما شما ممکن است اینطور نباشد.

4- مواد را به ترتیب مناسب مرتب کنید. 

هنگامی که یک متن کوچک و تمام مطالبی را که فکر می کنید به شما احتیاج دارید ، می توانید تقریباً کاغذ خود را جمع کنید. با انجام این کار ، ممکن است متوجه شوید که باید به نقاط 1-3 برگردید و آنها را تنظیم کنید. یا حتی ممکن است ایده جدید و بهتری برای همکاری با آن داشته باشید. یا ممکن است متوجه شوید که برخی از چیزهایی که در ابتدا فکر می کنید فقط یک نکته کوچک هستند ، بزرگتر به نظر می رسند - و بالعکس. 

روشهای زیادی برای ترکیب مطالب جمع آوری شده با متن کوچک خود وجود دارد. هدف شما این است که متن کوچک را بزرگتر کنید اما پیش نویس کامل را ننویسید. بنابراین ممکن است برای امتحان کردن موارد زیر یا موارد زیر مفید باشد:

نوشتن عناوین و زیرنویس ها ،
تولید یک صفحه داستانی ،
با استفاده از پاورپوینت ، یا
ساخت یک پوستر دانشگاهی در اینجا استراتژی های مفیدی است.
(مردم غالباً از این مرحله از نوشته های خود برای من عکس می گیرند - اغلب دیوارهای کاملاً پوشیده از پوسترها و یادداشتهای مبهم.

پس از تنظیم موارد مناسب جهت سفارش ، اکنون می توانید برای تهیه یک پیش نویس کامل اقدام کنید. 

5- مطالب و سفارش را بررسی کنید. 

هنگامی که مجموعه کامل کلمات خود را دریافت کردید ، مطمئناً کاملاً ممکن است که متن هنوز به برخی تنظیمات نیاز دارد.

یک روش واقعا ساده برای بررسی اینکه آیا شما چیزهای مناسبی را به ترتیب مناسب دارید ، امتحان کردن یک طرح کلی معکوس است . این جایی است که شما به راحتی عناوین و اولین و آخرین جمله هر پاراگراف را در یک سند جداگانه می نویسید ، آنها را از طریق آنها بخوانید و سپس ببینید که آیا آنها منطقی هستند. شما برای سفارش و برای حذف و تکرار بررسی می کنید. شما همچنین می توانید بررسی کنید که آیا وزن شما به حرکات خاص در استدلال / روایت خوب است یا خیر. 

بنابراین وجود دارد.

این یک روش برنامه ریزی برای تهیه پیش نویس است. تنها موردی نیست اما ممکن است دوست داشته باشید آن را امتحان کنید- یا حتی گزیده ای از استراتژی ها - برای دیدن چگونگی عملکرد آن برای شما.

پست اسکریپت . 

چند هفته پیش هنگام صحبت با همکارم دکتر لین لین نگارد ، به اهمیت عبارت "گرفتن موارد مناسب به ترتیب مناسب" یادآوری شد. لین ویراستار سابق است و درباره نوشتن چیزهای زیادی می داند و می توانید برخی از کارهای او را در اینجا بیابید . بنابراین به لطف لین نه تنها برای قهوه بلکه برای ایده بزرگ برای این پست کوچک نیز متشکرم. 

عکس توسط  فلیپه فورتادو  در  Unsplash

اوه نه ، این پایان نامه دست و پا گیر است

← 20 مجله خواندن مجلهرویکرد یک برنامه ریز به پیش نویس اول →
اوه نه ، این پایان نامه دست و پا گیر است
ارسال شده در تاریخ 9 سپتامبر 2019توسط پت تامسون

وقت آن است که در مورد پدیده پایان نامه پایان کار صحبت کنیم. این تعداد روز نامعلوم بین تحویل و امتحان است.

تسلیم شدن در پایان نامه هم یک پیروزی است و هم خسته کننده. جای تعجب نیست که بسیاری از مردم آن را به عنوان پایان دادن به یک ماراتن فکر می کنند. شاید یک فوق ماراتن باشد. ماراتن uber. ماراتن برای پیروزی در تمام ماراتن ها - انجام این کار چندین سال از زندگی شما طول می کشد. ماراتن که در آن ، صرف نظر از اینکه چقدر خود را قدم برداشته اید ، هنوز هم باید برای گرفتن آخرین پست از هر آخرین اونس از تمرکز و انرژی احضار شوید ، تا مطمئن شوید که متن نهایی در دست است.

و تحویل یک لحظه عالی است. این که آیا آن نسخه کپی شده را در دست خود دارید و خودتان آن را به دفتر مربوطه منتقل می کنید ، یا PDF را بارگذاری می کنید ، این لحظه ای برای جشن واقعی است. و جشن شما را احتمالاً انجام دهید. و بنابراین شما باید این یک دستاورد واقعی است.

اما بعد و بعد و بیشتر از آن

نتایج شما هرگز به اندازه کافی سریع حاصل نمی شود. مهم نیست که امتحان شما واجد شرایط باشد ، مجموعه ای از گزارش های کتبی یا دفاع عمومی باشد ، زمان انتظار ادامه می یابد.

پس چه اتفاقی می افتد در این مدت؟ شاید سرپرست شما مجبور باشد فرمها و فرم های تماس با مشاوران را پر کند - اگرچه این اتفاق قبل از ورود به آنجا رخ داده است. امتحان کنندگان البته برای خواندن به زمان احتیاج دارند. و این ممکن است روزهای زیادی طول بکشد. امتحان كنندگان احتمالاً مشغول كار افراد هستند. علی رغم بهترین تلاش های آنها ، شما احتمالاً انتظار بیشتری را از آنچه می خواهید منتظر باشید.

و شما واقعاً نمی توانید روند کار را عجله کنید. در یک امر حیات و یا دفاع یک نکته وجود دارد که کنکور زمانی را پیدا می کند که بتواند با شما ملاقات کند. و در این لحظه است که می دانید چقدر دیگر باید دور آن آویزان شوید. اما با گزارش ... فقط در دریای بزرگ انتظار منتج شد.

و این زمان انتظار می تواند بسیار افتضاح باشد. ممکن است کمبود انرژی داشته باشید ، اما کمبود هزینه نیز دارد. بسیاری از ما کارتهای اعتباری خود را به خوبی و به حداکثر می رساند تا زمانی که به مرحله دستیابی می رویم. چشم انداز زمان حتی بیشتر بدون کار و درآمد می تواند بسیار ترسناک باشد. اگر کار ندارید ، پس یافتن آن در اولویت است. البته برخی افراد خوش شانس هستند که در پایان دوره دکتری شغل دائمی یا جدیدی دارند. آنها هنوز هم سرزمین های سنگین و سختی را تجربه می کنند ، اما بسیار دردناکتر از این نیست که بدانند شما چه کاری انجام می دهید ، کجا و چه زمانی انجام می دهید.

البته ، برنامه های شغلی برخی از وقت شما را می گیرد ، اما لازم نیست که حدوداً منتظر بمانید. هر دو پایان نامه و برنامه های کاربردی شغلی در واقع به افراد دیگر بستگی دارد - که با هم جمع می شوند ، این احساس متقلبانه را تقویت می کنند که آینده شما در حال حاضر به تصمیماتی بستگی دارد که افراد دیگر تصمیم می گیرند و برای شما.

عدم کنترل همراه با فرسودگی و استرس عدم اطلاع از نتیجه چه خواهد بود که بسیار دشوار است. اما کارهایی وجود دارد که می توانید انجام دهید و اگر نزدیک به تحویل باشید ، می توانید برنامه ریزی کنید.

شما می توانید کمی از وقت خود را برای آماده سازی برای زنده ماندن یا دفاع خود اختصاص دهید. همچنین می توانید در مورد برخی از انتشارات تردید کنید ، یا حداقل در مورد آنچه ممکن است بنویسید برنامه ریزی کنید. سرپرست شما ممکن است در فکر کردن در مورد انتشار کمک کند ، و همچنین از آماده سازی حیات / دفاع شما پشتیبانی کند.

و می توانید به سمینارها بروید ، پست های وبلاگ بنویسید و حتی ممکن است از موسسه خود پول کمی برای ارائه مقاله در یک کنفرانس دریافت کنید. مطمئناً می توانید برخی از مواردی را که هنگام اتمام آن مشاهده کرده اید بخوانید ، اما با قاطعیت ، یک طرف را کنار بگذارید. شما می توانید به ساخت خود برگردید - من از یک نفر می دانم که چندین پتو پایان نامه را قلاب کرد. یا ممکن است تصمیم بگیرید داوطلب شوید.

شما مطمئناً گوش همه دلسوزان را از هر کس که در روند کار بی پروا بوده است پیدا خواهید کرد. اما مراقب باشید شما نمی خواهید همه داستان های جنگ را بشنوید. برخی از ما تجربیات ترسناکی داریم که تقریباً هرگز به اشتراک نمی گذاریم - انتظار من بسیار طولانی تر از آن است که دوست داشته باشم به خاطر بسپارم و تقریباً هرگز در مورد آن صحبت نمی کنم. این اتفاق در یک زمان وجود دارد ، کسی که به عنوان کنکور معرفی شده بود ، به من گفت: "دانشگاه شما فراموش کرده است که پایان نامه خود را برای من ارسال کنید." من نمی گویم بیشتر و سیستم های دانشگاه از آن زمان خیلی بهتر شده اند - من قول می دهم تجربه من مال شما نخواهد بود.

وقتی دست و پنجه نرم می کنید مهم است که سلامتی خود را از دست ندهید. اگر شما در آخرین مراحل دکتری بد غذا می خوردید ، بسیار بی تحرک شده اید و یا از بیرون رفتن و بیرون آمدن خودداری کرده بود ، اکنون زمان زمان تغییر این الگوهای است. اگر می توانید تعطیلات ارزان قیمت داشته باشید ، اکنون این کار را انجام دهید. نشستن در ساحل یا کوهنوردی در کوه می تواند کارهای زیادی انجام دهد تا هم احساس خود را به شما بازگرداند و هم ارتباط شما با دنیای گسترده تری را که در اطراف خود قرار دارد بازگرداند شما وقت من را دارید و می توانید بخشی از آن اضطراب و بیقراری را به الگوهای زندگی مجدد تبدیل کنید که بیشتر تغذیه می شوند.

اما این همه به انرژی ، قدرت و قدرت ذهنی نیاز دارد. چه کسی بهتر از نزدیکترین و عزیزترین شماست؟ دوستان و خانواده شما برای ارائه فعالیتهای پرانرژی متمرکز بر روی پایان نامه بسیار مهم هستند.

و مهمتر از همه ، این را می دانید که دست و پا کشی دست یک چیز است. تو تنها نیستی. و اگر می بینید ، اکنون ماراتن پایان نامه را متوقف کرده اید که واقعاً خوب نیستید ، از دانشگاه یا خدمات درمانی محلی خود درخواست کمک حرفه ای کنید.

در زمینه بازیگری ، تفسیر و نوشتن آکادمیک

بازیگران چه می کنند. واقعاً آنها چه می کنند. و چه کارهایی با نوشتن ارتباط دارند؟

روز جمعه من در تئاتر شرکت رویال شکسپیر در استرافورد بر ایوان بودم. من به یک نمایشنامه نمی رفتم ، بلکه در یک کنفرانسی برای رهبران مدرسه که با RSC کار می کنند. من و همکار من کریس در آنجا بودیم تا نتایج پروژه تحقیقاتی فعلی را که با همکاری RSC و Tate انجام می دهیم نتیجه بگیریم.

DaOKbmTV4AApn77.jpg-بزرگدر یکی از برنامه های کنفرانس ، بازیگر Niamh Cusack با اجرای انفرادی بانوی مکبث به نمایش درآمد. می دانید ، کسی که شجاعت کشتن شاه را احضار می کند. این کار با خطوط شروع می شود: "خود کریو خاردار است که ورودی کشنده دانکن را در نبردهای من می پیچد ..."

کوزاک سخنرانی را به عنوان یک همسر فداکار انجام داد (راهی که او در حال حاضر این نقش را بازی می کند). از او خواسته شد دو خانم جایگزین لیدی مکبث ، زنی مشتاق به بدگویی با دنیای روح ، و زن را از احضار ارواح بترساند.

هر سه اجرای کوشاک هر دو با هم متفاوت بودند. (و شگفت انگیز است.) بعد از یک دقیقه مکث در شروع هر سخنرانی ، او واقعاً شخصیت متفاوتی پیدا کرد. او موقعیت خود را در صحنه و موقعیت بدنش و همچنین سرعت ، ریتم ، کادنس ، تأکید ، حجم و قوت کلامش تغییر داد. تماشاگران توانستند ببینند كه چگونه تصمیمات بازیگری او از طریق مجموعه بازیگر نقش اولش تحقق یافت. او نحوه استفاده از صدا ، مکان ، زمان ، نگاه و حرکت متفاوت بود.

پس از آن ، همکار تحقیقاتی ما ، ژاکی اوهانلون ، مدیر برنامه های آموزش RSC ، به حضار گفت که آنچه ما دیده بودیم ، تفسیر است. او گفت ، تفسیر یک عمل کلیدی در زندگی بود ، و هنرهایی که صریحاً از آن استفاده می کنند - و آموزش می دهند.

و البته تفسیر یک کلید تحقیق دانشگاهی است. هر رشته دانشگاهی تفسیر می کند. آیا ما در تلاش هستیم تا مشکلی را تعریف کنیم ، عددی را حس کنیم یا پدیده هایی را که مشاهده می کنیم درک کنیم ، تفسیر می کنیم. متونی که می خوانیم ، قطعاتی که جمع آوری می کنیم از طریق تفسیر معقول می شوند.

وظیفه آکادمیک استفاده از فرایندهای تحقیقاتی ، رژیمهای تحقیقاتی است که باعث می شود تعداد ، متن یا تصویر ما به صورت سیستماتیک و دقیق کار کند. و ما این داده ها و کارهای تحلیلی را بطور کامل و به بهترین شکل ممکن انجام می دهیم. ما بسیار سخت تلاش می کنیم تا آشفتگی ایجاد نشود که بتوان از آن جلوگیری کرد.

DYz0pG9XcAImJcf.jpg-large.jpeg

اما ما تفسیر می کنیم. ما همه راه را تفسیر می کنیم.

و ما تلاش می کنیم تا تفسیر خود را به نگارش درآوریم. بعضی اوقات ممکن است ما به صورت تصویر یا حرکات یا صدا و همچنین کلمات کار کنیم - اما اساساً تفسیر دانشگاهی گفته می شود و نوشته می شود. کلمات ابزار تفسیری ما هستند.

این بدان معنی است که ما باید یک رپرتوار نوشتن را بسازیم که به اندازه بازیگر انعطاف پذیر باشد. بسته به آنچه ما می خواهیم بگوییم ، و چه کسی به آن ، از مجموعه مکتوب دانشگاهی خود انتخاب می کنیم. ما تصمیم می گیریم و انتخاب می کنیم.

کارنامه نویسندگی ما شامل ژانری است که ما از آن استفاده می کنیم - مقاله ژورنال ، وبلاگ ، مقاله مخالف - این مشخص می کند که آیا ما در حال نوشتن استدلال ، پرتره ، گزارش ، داستان هستیم. یک کارنامه نویسنده آکادمیک شامل انتخاب کلمات ما نیز می شود - چقدر فنی ، چقدر واقعیت ، چقدر غیر منتظره ، چقدر محاوره ای. این شامل قرار دادن جملات و پاراگراف ها در کنار هم است. این شامل چگونگی استفاده از استعاره ، تشبیه ، و اینکه آیا از صفت ها و قید های کم مصرف استفاده می کنیم یا زیاد است. این شامل اعمال شوخ طبعی و تخیل ما از طریق نامگذاری و فریم کردن است.

کارنامه نوشتن آکادمیک ما ثابت نیست و در زمان ثابت است. این می تواند چیزی باشد که ما با گذشت زمان آگاهانه به آن اضافه کنیم. که ، مانند بازیگر ، همچنان سنگفرش و پیشرفت می کنیم.

با نزدیک شدن به تابستان آکادمیک در نیمکره شمالی - هرچند که این هنوز برای من به نظر می رسد - مهم است که خوانشی را جمع آوری کنیم که به تربیت تفسیر نویسنده ما بپردازد. این ممکن است به صورت مونوگرافی دانشگاهی یا مجموعه ای از مقاله های مجله PDF خوانده نشده باشد. یا ممکن است غیر داستانی ، شعر یا داستان باشد.

و شاید ، گرفتن برگ دیگری از بازیگر ، شاید تابستان زمان استراحت باشد - و همچنین کمی تمرین و برخی بازی. زمان برای لحظات کوچک لذت بردن از چیزهای لذت بخش ، زمان برای آزمایش نوشتن تفسیرهایی که ممکن است به نوعی در یک عملکرد عمومی تمام شود یا نباشد.

اما البته نه به هزینه بهبودی از سال.

باقی مانده. خواندن. تفسیر. نوشتن. باقی مانده.

پیوندها: به برنامه آموزش RSC علاقه دارید؟ یا پروژه تحقیقاتی ما ، یادگیری و تعامل هنر پیگیری - TALE؟

چرا نوشتن ادبیات چنین کار سختی را مرور می کند؟ بخش اول

توسط پت تامسون
simson-benzin-110900-unsplash.jpgبله ، بررسی ادبیات به معنی خواندن زیاد است. بله ، بررسی ادبیات به معنای مرتب کردن چگونگی جمع آوری متن ها ، جمع بندی و ترکیب آنها است. و بله ، روش های زیادی برای انجام این کار وجود دارد.

اما این پست در مورد هیچ یک از این مراحل مهم و اساسی ادبیات نیست. خیر ، این پست در مورد کار دانش است که زیربنای فرایندها ، کار دانش است که باعث می شود ادبیات شما در بررسی موفقیت آمیز باشد ، یا خیر.

ادبیات "بررسی" ، همانطور که گفته می شود ، صرفاً در مورد خواندن و مرتب سازی و نوشتن نیست. در واقع این یک "بررسی" نیست. این ارزیابی مهم ، طبقه بندی و ترکیب است. و استفاده از نوشتن برای کمک به و سپس ساخت متن. نویسندگی این همه در مورد تفکر و نوشتن است. و تفکر و نوشتن دو چیز مجزا نیستند.

در ادبیات کار ، نوشتن و تفکر جدانشدنی است. همانطور که جدا کردن رنگ ها در یک کیک مرمر ، کار سختی است ، با تفکر در مورد ادبیات یکسان است. تفکر و نوشتن ذوب شده است.

وقتی با ادبیات کار می کنید و "نقد" خود را می نویسید ، کارهای مفهومی و نویسندگی بسیار دشواری انجام می دهید - شما حداقل شش حوزه دانش را گسترش داده و تحکیم می کنید. بله ، شش آن ها هستند:

دانش اساسی از رشته یا رشته های شما . به این موضوع گاهی اوقات دانش موضوع یا دانش محتوا گفته می شود و به موضوع واقعی تحقیق شما مربوط می شود - تاریخ ، فیزیک ، روانشناسی ، جغرافیا و غیره. هنگامی که می خوانید ، شما بر پایه آنچه که قبلاً در مورد موضوع خود می دانید ، تأمل می کنید ، با انتقاد جدی بر روی آن تأمل می کنید ، به آن اضافه می کنید ، و شاید راههایی که در مورد آن فکر می کنید را رد کنید. دانش در مورد رشته شما همچنین به معنای یادگیری زبان آن است ، اصطلاحات کاملاً مشخصی که برای خرد کردن مفاهیم به کار می رود. دانستن رشته شما ممکن است شما را مجبور کند که روش های خاصی برای نوشتن را یاد بگیرید - ببینید (3).
درباره خوانندگان خود - سرپرستان و امتحان کنندگان - و جامعه علمی که متعلق به آنها هستند آگاهی داشته باشید . رشته ها روش های خاصی برای توضیح کارهایی که انجام می دهند ، بوده و هستند ، برای خود و دیگران است. متون کلیدی ، نویسندگان و لحظاتی وجود دارند که به طور کلی اهمیت دارند. خوانندگان شما با این متن ها ، مردم و رویدادها آشنا هستند و انتظار دارند که شما هم باشید.
دانش در مورد نوع متنی که می نویسید - که اغلب ژانر خوانده می شود. از شما انتظار می رود که کنوانسیون های نوشتن در مورد ، و با ادبیات را متناسب با ژانری که در آن کار می کنید ، دنبال کنید - مقاله ، گزارش یا تز کنوانسیونها ممکن است بخشی از رشته شما باشد - به (1) مراجعه کنید. اما در اصل ادبیات "نقد" جایی است که شما مطالعه خود را در حوزه آن قرار می دهید. شما در حال نوشتن یک بررسی طولانی کتاب یا مقاله ای نیستید که همه چیز را می دانید نشان می دهد. این معمولا یک استدلال است.
دانش در مورد نوع لفاظی که شما باید استفاده کنید. دانش بلاغی همانند دانستن در مورد دستور زبان نیست ، این به این معناست که کار شما باید به صورت گرامری صحیح باشد و استنادهای شما درست باشد. دانستن در مورد بلاغت به معنای درک روشهایی است که از زبان برای ایجاد یک استدلال برای کار شما  استفاده می شود ، از طریق توضیح کار دیگران. در اینجا تله هایی وجود دارد که رایج ترین آنها نوشتن لیست لباس های شسته شده است . یک لیست طولانی از خواندن شما مشکل ساز است زیرا فاقد آن نوع متا تفسیر است که برای راهنمایی خواننده از طریق تفسیر شما از این زمینه ، و متونی که بیشتر به تحقیقات شما مربوط می شود ، ضروری است. شما باید بدانید که چگونه بدون لیست لباسشویی بنویسید.
دانش در مورد روند نوشتن . دانش فرآیند نوشتن با گذشت زمان ساخته می شود ، زیرا مجموعه استراتژی های خود را برای تشخیص مسائل با متون خود ، و تجدید نظر و ویرایش ایجاد می کنید. شما مجموعه ای از استراتژی ها را برای شما ایجاد می کنید ، و همچنین مجموعه ای از معیارها را می توانید برای قضاوت در مورد کیفیت کار خود استفاده کنید. شما متوجه شده اید که نوشتن یک پایان نامه یا مقاله نیز به خوبی می تواند شامل عدم یادگیری برخی فرآیندهای موجود در حال حاضر باشد ، خوب است.
دانش در مورد بورس تحصیلی و شما به عنوان یک دانشمند . نوشتن در مورد و با ادبیات بخشی از تشکیل هویت به عنوان یک محقق است - شما خودتان را به عنوان این یا آن نوع محقق از طریق کسی که به آنها استناد می کنید و چگونه می توانید در مورد آنها بنویسید ، می سازید. اما شما همچنین از طریق نوشتن خود در رابطه با کار دیگران ، درک خود را از شیوه های عملکرد آکادمی ، و موضع اخلاقی اتخاذ می کنید. و شما "صدای" نوشتاری را توسعه می دهید.
بنابراین جای تعجبی ندارد که نوشتن ادبیات "نقد" بسیار مشکل است. اتفاقات زیادی پیش می رود شما در حال یادگیری هستید ، از همان چیزی که قبلاً می دانید و نویسندگی می کنید ، استفاده می کنید. این کار پیچیده ای است که نمی توان آن را عجله کرد.

و درک آنچه در آن دخیل است ، آنچه باید بدانید ، شش حوزه ای که با آنها کار می کنید ، می تواند کمک کننده باشد.

بخش دوم ، درباره اینکه چرا بررسی ادبیات سخت است ، به بررسی آثار محلی می پردازد. این هفته آینده است.

کمک های بیشتر:

اطلاعات بیشتر در مورد کار ادبیات در مجموعه wakelet من را ببینید .